به گزارش مشرق، حجت الاسلام علی ثقفی طی یادداشتی با عنوان «من به آنها کار ندارم» در کانال متقین نوشت:
من در جوانی میخواستم مشرَّف شوم حضرت عبد العظیم؛ یک نفر واعظ خیلی مقتدر، خیلی واعظ اما به اسلام خیلی کار نداشت! وقتی دید من معمَّم هستم، به من گفت بیا اینجا بنشین پهلوی من. ما با اتوبوس میخواستیم تا حضرت عبد العظیم برویم. وقتی که حرفهایی زد و چیزهایی گفت و من هم گوش کردم. تا نزدیک شد به حضرت عبد العظیم به شوفر گفت: زود برو نماز مغرب قضا میشود. با اینکه اول مغرب بود. من به او گفتم که: نماز مغرب که حالا قضا نمیشود. گفت: یک روایتی دارد که اگر تأخیر بیندازند چه میشود. گفتم: خوب، آخر روایات دیگری هم هست. گفت: من به آنها کاری ندارم.!"این خاطره ای از امام است که در ۲۶ آبان ۵۹ دردیدار گروهی از مردم قم بیان شد.
این روزها بعد از بیانات رهبری در دیدار دانشجویان عده ای پرچم برداشته اند که دیدید رهبری بر انتقاد و مطالبه ی از خودشان صحه گذاشتند؟ و این یعنی کسانی که در این سالهای اخیر که گویی ریشه همه مشکلات را از رهبری و بیت ایشان می دانند و چشم بر بسیاری از حقایق بسته و زبان انتقاد و مطالبه را روی رهبری باز کرده اند، کاری درست انجام داده اند.
بسیار خوب. ما هم پذیرفتیم که می توان از رهبری مطالبه داشت و هم می توان رهبری را نقد کرد اما مایل هستیم این افراد که یک جمله رهبری را از دیدار با دانشجویان بر سر دست گرفته و برای اثبات مشی خود راه افتاده اند به این نکته هم توجه نمایند که در این جلسه ظاهرا رهبری در این دیدار مطالب دیگری هم داشتند. اینطور نیست؟ پس چرا عده ای با تمسک به یک بخش از کلام رهبری از بخشهای دیگر تغافل می کنند.
ایشان در این سخنرانی ده توصیه داشتند که این نکته ی که موجب هیاهو شده در ضمن توصیه سوم از توصیه های دهگانه زیر مطرح شده است:
۱) خودسازی فردی و اجتماعی
۲) تقویت مبانی معرفتی و پرهیز از انفعال و انحراف
۳) اهمّیّت ادامهی آرمانخواهی و مطالبهگری
۴) انتقاد در کنار پیشنهاد و پرهیز از پرخاشگری
۵) اهمّیّت گفتمانسازی
۶) گسترش جبههی انقلاب و پرهیز از طرد افراد معتقد
۷) صراحت و قوّت در مقابل ایجاد کنندگان تردید در مبانی و تزئین کنندگان دشمن
۸) توجّه به پیشرفت علمی
۹) اهمّیّت به مسئلهی حجاب و حیای اسلامی در محیط دانشگاه
۱۰) توجّه و مراقبت به سربازگیری دشمن از جامعهی جوان کشور
در اینجا خلاصه ی ویرایش شده ای از بخشهای دیگر این بیانات را می آوریم. برای آنها که خیلی نایس از ضرورت گفتگو و انتقاد و آزاد اندیشی و جذب حد اکثری و مانند آن سخن می گویند ولی توجه به بخشهای دیگر بیانات رهبری نمی کنند:
دشمن به دنبال مخدوش کردن و از بین بردن احساس عزت، قدرت و اطمینان به نفس ملی است. عده ای بسیار اندک، دراقلیت و منزوی در تحلیلها، اعتراضها و اظهار نظرهایشان منفی بافی می کنند و در مسیر دشمن قرار دارند.
کسانی به دلیل دوری از معنویت دچارانفعال شده اند. انفعال یعنی احساس دستبسته بودن، بیفایده بودن، ناامیدی در مقابل حوادث سخت و مشکلات.
کسانی در ابتدای انقلاب از انقلابیون بودند اما بدلیل ضعف در مبانی معرفتی بعدها از انقلابی بودن پشیمان شدند. یکی از مسائل انقلاب ما عبارت از همین مسائل حضرات پشیمان است.
نباید مطالبه که به طور طبیعی با اعتراض همراه است، به گونه ای باشد که اعتراض به نظام تلقی شود.
مطالبهگری فقط انتقاد و اعتراض نیست، در کنار آن باید پیشنهاد هم باشد و الا با انتقاد و اعتراض صرف کار پیش نمی رود و فایده ی جدی و ماندگار ندارد.
مطالبهگری با پرخاش و بدگویی همراه نشود. فضای تخریب و اهانت فضای گفتگو را مسدود می کند ؛ مطالبه گری را با منطق و استدلال جلو ببرید و لو تند سخن بگویید.
امروز تردید افکنی در مورد انقلاب ستون فقرات کار فرهنگی و همان لُبّ جنگ نرم دشمن است. بعضی ها در داخل کشور همان کار دشمن را انجام می دهند ایجاد تردید می کنند و نشانههای پیشرفت کشور را انکار می کنند. باید در مقابل اینها با صراحت و قوت ایستاد و نباید با آنها مماشات کرد.
خوب این دوستان که با تازیانه ی نامهربانی مخاطبانشان را دعوت به رحمت و عطوفت و مانند آن می کنند و خیلی از ضرورت و جواز مطالبه از رهبری سخن می گویند به آن بخش دیگر از سخنان رهبری که مطالبات ایشان از ماست هم نیم نگاهی دارند؟ مگر اینکه بگویند "من به آنها کاری ندارم"